سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندیشه ات تو را به راه راست هدایت می کند . [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----34775---
بازدید امروز: ----22-----
بازدید دیروز: ----25-----
وبلاگی برای شما ....

 

نویسنده: ساغر
پنج شنبه 87/8/2 ساعت 12:22 صبح

کاش می دیدم چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
می تابانی
بال مژگان بلندت را
 می خوابانی
آه وقتی که توچشمانت
آن جام لبالب از جاندارو را
 سوی این شتنه جان سوخته می گردانی
 موج موسیقی عشق
از دلم می گذرد
روح گلرنگ شراب
در تنم می گردد
 دست ویرانگر شوق
پرپرم می کند ای غنچه رنگین پر پر
من در آن لحظه که چشم تو به من می نگرد
برگ خشکیده ایمان را
 در پنجه باد
رقص شیطان خواهش را
 در آتش سبز
نور پنهانی بخشش را
 در چشمه مهر
اهتزاز ابدیت را می بینم
 بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست
اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست
کاش می گفتی چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است


    دوست عزیز با بیان نظر خود مشوق نوشتنم باش..ممنون( )
نویسنده: ساغر
جمعه 87/7/26 ساعت 12:49 عصر

 

 

تا در این دهر دیده کردم باز
گل غم در دلم شکفت به ناز
بر لبم تا که خنده پیدا شد
گل او هم به خنده ای وا شد
هر چه بر من زمانه می ازود
گل غم را از آن نصیبی بود
همچو جان در میان سینه نشست
رشته عمر ما به هم پیوست
چون بهار جوانیم پژمرد
گفتم این گل ز غصه خواهد مرد
یا دلم را چو روزگار شکستی هست
می کنم چون درون سینه نگاه
آه از این بخت بد چه بینم آه
گل غم مست جلوه خویش است
هر نفس تازه روتر از پیش است
زندگی تنگنای ماتم بود
گل گلزار او همین غم بود
او گلی را به سینه من کاشت
که بهارش خزان نخواهد داشت


    دوست عزیز با بیان نظر خود مشوق نوشتنم باش..ممنون( )
نویسنده: ساغر
پنج شنبه 87/7/25 ساعت 4:32 عصر

 

 

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
 یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم
 ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
 همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم اید تو به من گفتی از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ایینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن
با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم
سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
 تو به من سنگ زدی من نه رمیدم نه گسستم
بازگفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید
یادم اید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای دردامن اندوه کشیدم
نگسستم نرمیدم
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
 نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم ....


    دوست عزیز با بیان نظر خود مشوق نوشتنم باش..ممنون( )
نویسنده: ساغر
پنج شنبه 87/7/25 ساعت 7:21 صبح

 

میدونم که شما در تدریس این نکات استاد مایین ؛

ولی جهت یاداوری به بعضی ها مینویسم ؛

 

1. زمانیکه وارد خونه شدید ، قبل از انجام هر کاری همسرتون را در آغوش بگیرید .

2. از اون سوالات خاصی را در مورد کارهای روزمره ای که انجام داده بپرسید تا نشون بدین که به کارهایی که قصد انجامشون رو داشته ، توجه دارید.

3. سعی نکنید در برابر مشکلاتش راه حل ارائه بدید ، بلکه با او همفکری کنید.

4. علاوه بر مناسبتها در مواقع دیگر نیز برای تنوع به او شاخه گلی هدیه دهید .

5. از قیافه و ظاهرش تعریف و تمجید کنید .

6. وقتی ناراحت هست به احساساتش احترام بذارید و وقتی خسته هست به او پیشنهاد کمک بدید .

7. وقتی میخواین دیرتر به منزل برین ، به او زنگ بزنید و خبر بدید .

8.بعضی وقتها همسرتون شاید دوست داشته باشه با دوستای دوران مجردیش به گردش و تفریح بره و یاد ایام مجردی کنه ولی شاید دلش نمیاد شما رو تنها بذاره .. در این صوت چه خوبه که خودتون این نکته رو بهش اشاره کنید و این رابطه متقابل باشه ..

9. وقتی که میخواهید با خود خلوت کنید کاری کنید که اون متوجه بشه  باید در مورد مسایلی فکر کنید و ماجرای غار تنهایی را براش تعریف کنید تا ناراحت نشه (( همه آدما  وقتهایی رو نیاز دارند برای تنها فکر کردن و در اصطلاح ما "وارد غار تنهایی شدن "  یا به نوعی ریستارت شدن که دلشون نمیخواد با کسی صحبت کنن یا کسی مزاحمشون بشه  وگرنه ممکنه مثل  غول توی غار حمله کنن .. پس در این جور مواقع مواظب باشید که خلوتشون به هم نریزه، و مردها به دلیل روحیات درونی ، بیشتر نیاز به  داخل غار بودن دارن برعکس اغلب خانوما که دلشون میخواد همسر دلبندشون بپرسه : عزیزم چرا ناراحتی ؟؟..... ))

10.  وقتی با شما صحبت میکنه ، روزنامه را کنار بذارید و یا تلویزیون را خاموش کنید و کاملآ به حرفای اون توجه کنید .

11. وقتی میخواید از خونه بیرون برید از همسرتون بپرسید که چیزی لازم نداره ؟

12. وقتی میخواید از خونه بیرون برید به همسرتون خبر بدید ، ببوسیدش و ازش  خداحافظی کنید .

13. از محل کار به او زنگ بزنید و حالش رو بپرسید .

14. حداقل روزی یکبار بهش بگو که چقد دوسش داری (شاید شما میگی : بابا من این همه کارایی که انجام میدم به خاطر اونه ، دیگه چه نیازی به گفتن ؟ ولی گفتن بعضی جملات مثل دوست دارم  آسون تر باعث میشه که اون به درک کارهات برسه تا از دیدن کارها بخواد به دوست دارم برسه )

15. وقتی با شما مدت طولانی صحبت میکنه ، صبور و با حوصله باشید .

16. در حضور دیگران محبتتون به اون نشون بدید( این کار باعث میشه که هم نکته برای دیگران جا بیفته که خیال خام نکنن و هم همسرتون به حضورتون و به داشنتون افتخار کنه )

17. وقتی دست همدیگر گرفتید ، دستتون بیحال یا شل نگه ندارید .

18. اگه قصد رفتن به رستوران دارین ، چند رستوران بهش پیشنهاد بدید تا او یکی رو انتخاب کنه .

19. وقتی دیر میکنه یا تصمیم میگیره لباسش عوض کنه ، او رو درک کنید .

20. در حضور دیگران به او بیشتر از بقیه توجه کنید .

21. در مراسم  و مناسبتها از او عکس بگیرید

22. با نوشتن نامه یا شعرهای عاشقانه او را  خوشحال کنید.

23. وقتی که غذا درست میکنه ، از دست پخت و آشپزیش تعریف کنید .

24. یادتون باشه که اگه برای هر کاری که میکنه از او تشکر کنید تلاشش برای بهتر انجام دادن کار بیشتر میکنه .

25. وقتی به حرفاش گوش میکنید ، تماس چشمی تون با او حفظ کنید .

26. گاهی اوقات وقتی با او صحبت میکنید ، دستتون روی بازوانش قرار بدید و او را لمس کنید .

27. سعی کنید  برای خوابیدن ، با هم در یک وقت به رختخواب بروید .

28. در بیماری ها ، ناراحتی ها  و ... همدیگر درک کنید .

29.و یادمون باشه که این خودمونیم که رفتار دیگران با خودمون میسازیم و رفتار دیگران نتیجه رفتار ماست پس ؛ از خودمون شروع کنیم ...

30. و به امید خوشبختی  و مهربون بودن همه آدما .....

 


    دوست عزیز با بیان نظر خود مشوق نوشتنم باش..ممنون( )
نویسنده: ساغر
چهارشنبه 87/7/24 ساعت 9:17 صبح

 

1.  ارزش و احترام خود را حفظ کنید .

2.  دروغگو نباشید زبرا حرفهای راست شما را هم باور نخواهند کرد.

3.  در جلوی دیگران برای همسرتان احترام قائل شوید.

4. در خانه پر نشاط و شاد و شوخ طبع باشید .

5.  پیشامدهای ناگوار زندگی تا ن را از همسرتان مخفی نکنید زیرا اگر از دیگری باخبر شود، ممکن است برایش ناگوارتر شود.

6.  به راه و روش عشق ورزی آگاه باشید.

7.  حس همکاری و تعاون را در خانواده گسترش دهید.

8.  از معنویات که آرامش روح و روان هستند ، فاصله نگیرید.

9.  در رویا و خیال زندگی نکنید ، به آنچه دارید قناعت کنید.

10.در اخلاقیات خود را برتر از همسرتان نبینید و در مورد برتری اخلاقی با یکدیگر بحث نکنید .

11. هیچگاه در خانه سکوت را رواج ندهید .و با خانواده چون غریبه نباشید.

12.نقاط ضعف یکدیگر را بزرگ نکنید و سعی در رفع آنها بکنید.

13.در هنگام عصبانیت بردبار باشید و خشم خود را فرو ببرید ؛ این باعث می شود تا همسرتان از رفتار شما عبرت بگیرد.

14.یکدیگر را در امور دخالت دهید و با هم مشورت کنید چه در سرگرمی ها،چه در کارها...

15.در نزد فرزندانتان ، احترام و ارزش یکدیگر را حفظ کرده و همدیگر را خوار نکرده و بی احترامی نکنید.

16.مرگ را به یاد داشته باشید تا قدر فرصت هایتان را بدانید و تندخویی نکنید و در نبود شما خاطراتی خوش از شما در ذهن دیگران  بماند.

17.بدانید که اولین الگوی  فرزندانتان خود شما هستید پس از به کار بردن الفاظ زشت و ناهنجار پرهیز کنید تا همیشه به الگو گرفتن از شما افتخار کنند .

18.اجتماعی باشید و در ارتباط خود با یکدیگر فعال و عمیق باشید تا همسرتان به شما اعتماد بیشتری پیدا کند.

19.اگر همسرتان دوست ندارد تا با شخصی از دوستان یا فامیل ارتباط و رفت و آمد داشته باشید ، به نظرش احترام بگذارید حتی اگر دلیل محکمی نیافتید  همسرتان مهم تر از دوستان است .

20.نگذارید زندگی برای شما زندان شود و همانند ماشین فقط کار نکنید، بلکه سعی کنید آزاد باشید و سرنوشت خود را در دست گرفته و سعی نکنید بیش از آنچه هستید ، خود را نشان دهید .

 

 


    دوست عزیز با بیان نظر خود مشوق نوشتنم باش..ممنون( )
<   <<   6   7   8      >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • حافظ ... بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
    بی غم باشی..
    مهر
    ضد حال
    دوست داشتن یا مالکیت؟
    2باره سلام
    تقدیم به اونیکه خیلی خاطرش میخوام ...
    بی یار ...
    ؟؟؟؟
    معشوق من خدای عاشقاست ....
    زندگی ..
    یاد بود خوبی ها ...
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  •  Atom 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • فهرست موضوعی یادداشت ها

  • لینک دوستان من

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  • آوای آشنا

  •