سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ کس چیزى را در دل نهان نکرد ، جز که در سخنان بى اندیشه‏اش آشکار گشت و در صفحه رخسارش پدیدار . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----35625---
بازدید امروز: ----6-----
بازدید دیروز: ----10-----
وبلاگی برای شما ....

 

نویسنده: ساغر
سه شنبه 87/8/7 ساعت 7:52 صبح

یارو رفت قله اورست رو فتح کرد .

 بهش میگن : انگیزت چی بود ؟؟؟

میگه : خدا لعنت کنه کسی رو که گفت : اون بالا نذری میدن !!!


    دوست عزیز با بیان نظر خود مشوق نوشتنم باش..ممنون( )
نویسنده: ساغر
سه شنبه 87/8/7 ساعت 7:46 صبح

نردبان این جهان ، ما و منیست !

        عاقبت این نردبان ، افتادنیست !

                  لاجرم آنکس که بالاتر نشست ،

                      استخوانش سخت تر خواهد شکست !


    دوست عزیز با بیان نظر خود مشوق نوشتنم باش..ممنون( )
نویسنده: ساغر
شنبه 87/8/4 ساعت 8:31 صبح

 

پدرش 26 ساله بود که او زاده شد . دوازده تا 15 سال بنابر اختلاف از عمر شریفش را درکنار جدش امام سجاد ( علیه السلام ) و نوزده سال را در کنار پدرش امام باقر ( علیه السلام ) گذراند .
پیامبر اکرم ( ص ) در خصوص انتخاب نام و لقب امام ششم فرموده است: وقتی که فرزندم جعفر متولد شد نام اورا صادق بگذارید زیرا فرزند پنجمش جعفراست وادعای امامت می کند و او در نظر خداوند جعفر کذاب است .
ابن بابویه و قطب راوندی روایت کرده اند : که از حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) پرسیدند که امام بعد از تو کیست ؟
فرمود : محمد باقر شکافنده علوم است . پرسیدند که : بعد از اوامام که خواهد بود ؟ گفت : جعفر که نام اونزد اهل آسمانها صادق است.امام ششم شیعیان و رئیس مذهب تشیع درسال 114 هجری قمری در سن 31 سالگی به امامت رسید و ردای ولایت بردوش گرفت.
دوران امامت آن امام 34 سال بوده که با اواخر حکومت امویان واوایل حکومت عباسیان مصادف می باشد .
که حدود هجده سال آن ( 132-114 ) همزمان با حکومت امویان و شانزده سال آن ( 148-132 ة ) همزمان با حکومت عباسیان بود .
آن حضرت با پنج تن از خلفای بنی امیه - هشام بن عبدالملی ( 125-105 ه. ق ) ، ولید بن یزید بن عبدالملی ( 126-125 ه. ق ) ، یزید بن ولید بن عبدالملی ( 126 ه. ق ) ، ابراهیم بن ولید (126 ه. ق"( به مدت 70 روز )) و مروان بن محمد ملقب به حمار ( 132-126 ه.ق ) و دو تن از خلفای بنی عباس ابوالعباس ( عبدالله بن محمد ) معروف به سفاح ( 132- 136 ( 137 ) ه. ق ) و ابوجعفر معروف به منصور دوانیقی ( 158-136 ( 137 ) ه. ق ) معاصر بود .
در یک دسته بندی ، زندگانی امام جعفر صادق ( علیه السلام ) می توان به سه دسته کلی تقسیم نمود :
الف - زندگانی امام در دوره امام سجاد و امام باقر ( علیهما السلام ) که تقریبا نیمی از عمر حضرت را به خود اختصاص می دهد . در این دوره ( 83-114 ) امام صادق ( علیه السلام ) از علم و تقوی و کمال و فضیلت آنان در حد کافی بهره مند شد .
ب - قسمت دوم زندگی امام جعفر صادق( علیه السلام ) ازسال 114 هجری تا 140 هجری می باشد . دراین دوره امام از فرصت مناسبی که بوجود آمده ، استفاده نمود و مکتب جعفری را به تکامل رساند . در این مدت ، 4000 دانشمند تحویل جامعه داد و علوم و فنون بسیاری را که جامعه آن روز تشنه آن بود ، به جامعه اسلامی ارزانی داشت .
ج - هشت سال آخرامام( علیه السلام ) قسمت سوم زندگی امام را تشکیل می دهد . دراین دوره ، امام بسیار تحت فشار و اختناق حکومت منصور عباسی قرار داشت . در این دوره امام دائما تحت نظر بود و مکتب جعفری عملا تعطیل گردید


    دوست عزیز با بیان نظر خود مشوق نوشتنم باش..ممنون( )
نویسنده: ساغر
پنج شنبه 87/8/2 ساعت 3:30 عصر

پرویز محبوبم می دانی چرا مجبور شدم دو مرتبه این نامه را برای تو بنویسم چون قهر ظهر یک ساعت تمام وقت خواب مامانم را گرفته ام و با او صحبت کرده ام و می خواهم بگویم که نتیجه کاملا رضایت بخش است آن نامه را من صبح نوشتم و این را عصر می نویسم و ان شائ الله فردا صبح هر دو را به پست می اندازم ولی بین نامه ی صبح و عصر من تا اندازه ای اختلاف است زیرا صبح امیدوار نبودم ولی حالا که عصر است کاملا امیدوارم که می توانم تو را داشته باشم .
پرویزم من با مامانم راجع به تو خیلی صحبت کردم و حالا می خواهم بگویم که مامان با من و تو تا اندازه ای هم عقیده شده است دلایل مخالفت تو را با شرط ها و با مقدار مهر شرح دادم و او را کاملا متقاعد کرده ام فقط چیزی که مانده همین موضوع برگزاری مجلس عقد است بگذار برای تو حساب کنم تا ببیمی چه قدر باید خرج کنی و به چه قدر پول احتیاج داری پرویز من لباس عروسیم را می خواهم خودم بدوزم به این دلیل که خیاط ها اولا نمی توانند آن طور که من میل دارم لباسم را از آب دربیاورند و دیگر این که پولی را که می خواهیم به خیاط بدهیم و مسلما 100 تا 200 تومان می شود توی صندوق پس انداز می گذاریم و یا بع مصرف چیزهای ضروری تر می رسانیم پس قیمت لباس فکر نمی کنم از 100 تومان بیشتر بشود 200 تا 250 تومان هم خرج مجلس عقد یعنی میوه و شیرینی و از این حرف ها ( البته اگر زیاد باش تو باید به من تذکر بدهی و من در اینجا میل تو را رعایت می کنم ) و دیگر 100 تا 150 تومان هم خرج های متفرقه که اتفاقی پیش می اید پس روی هم می شود حدکثر 500 تومان ه من برایت همان روز اول معین کردم و حداقل 400 تومان و حالا پرویزم تو باید این مقدار را تهیه کنی اگر هم نمی توانی بگو تا یک قدری تجدید نظر بکنم و چیزهای تقریبا غیر ضروری را کنار بگذارم تا مطابث میل تو بشود عقیده ان را در این باره برایم بنویس راستی می خواهم بگویم که پدرم امروز یا فردا حتما می اید من این موضوع را صبح نمی دانستم ولی مامانم به من گفت تو نامه ای را که می خواهی برای او بنویسی بنویس و بده به خود من و من به موقع به پدرم می رسانم و ضمنا مامانم هم قول داده است که به محض آمدن او صحبت تو را پیش بکشد و هر طور شده رضایتش را جلب کند مطمئنم که راضی است اما پروزی مضمون نامه ی تو باید طوری باشد تقریبا صورت اجازه برای عقد کردن باشد مثلا بنویسی چون من از لحاظ مادی آمادگی دارم و به علاوه وضع اخیر برایم غیر قابل تحمل است خواهش می کنم اجازه دهید زودتر این کار خاتمه پیدا کند و این را هم بنویس که اگر فعلا من از لحاظ سنی هنوز آماده نیستم تو حاضری این مانع را رفع کنی و بعد وقت هم بخواه ، می خواهم یک طوری باشد که او دیگر فرصت ایراد گرفتن نداشته باشد فکر می کنم وضع ما حالا دیگر کاملا روشن شده باشد امشب دعا خواهم کرد و آن قدر از خدا موفقیت تو را در این امر خواستار می شوم که خدا دلش به حال من بسوزد و بیشتر از این در انتظارم باقی نگذارد تو هم دعا کن به خدا خیلی خوب است من که همیشه از خدا کمک می خواهم تو هم همین طور باش می دانم که موفق خواهی شد .
خداحافظ تو
فروغ

    دوست عزیز با بیان نظر خود مشوق نوشتنم باش..ممنون( )
نویسنده: ساغر
پنج شنبه 87/8/2 ساعت 10:59 صبح

پرویز حتما منتظر جواب نامه ات هستی من فکر می کردم که بدیعه خانم همه چیز را برای تو گفته و دیگر احتیاجی به تکرار آن نیست ولی از طرف دیگر هم فکر این که شاید تو هنوز نمی دانی من چه تصمیمی در مقابل آن خواهش تو اتخاذ کرده ام مرا راحت نمی گذارد من نامه ی تو را خواندم درست است که از تو چنین انتظاری نداشتم ولی باز هم به خاطر تو آن را می پذیرم و دیگران را هم راضی کرده ام از آن جهت خیالت راحت باشد تو در تلفن به من گفتی که باید روز مورد نظر حتما جمعه باشد بسیار خوب اگر تصمیم گرفته ای پس باید زودتر اقدام کنی چون تا روز جمعه 5 روز بیشتر باقی نمانده و ما نمی توانیم آن همه کار را در ظرف مدت کوتاهی انجام دهیم این جواب من است
 موافق موافق منتظر اقدام تو هستیم.
خداحافظ فروغ

    دوست عزیز با بیان نظر خود مشوق نوشتنم باش..ممنون( )
<      1   2   3   4   5   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • حافظ ... بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
    بی غم باشی..
    مهر
    ضد حال
    دوست داشتن یا مالکیت؟
    2باره سلام
    تقدیم به اونیکه خیلی خاطرش میخوام ...
    بی یار ...
    ؟؟؟؟
    معشوق من خدای عاشقاست ....
    زندگی ..
    یاد بود خوبی ها ...
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  •  Atom 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • فهرست موضوعی یادداشت ها

  • لینک دوستان من

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  • آوای آشنا

  •